بخشی از مطلب هنگامی که از لوید رایت پرسیده شد که چرا رامپ را جایگزین کف-طبقههای متداول در چندین تراز، کرده است او توضیح داد: برای بازدیدکنندگان موزه ،وارد شدن به ساختمانی که در آن به وسیله آسانسور به بالا ترین نقطه رامپی برسند و به تدریج پیرامون فضایی باز و گسترده پایین بیایند، در حالیکه همواره از حق انتخاب تغییر تراز با آسانسور برخوردار بوده و در انتها، پس از بازدید نمایشگاه، خود را در طبقه همکف نزدیک خروجی بیابند بسیار جذاب تر و دلپذیرتر میباشد.اگر چه در بسیاری از موزههای متداول، مسیرها و سیرکولاسیون عمومی در طول گالریها برای تماشای آنها و برگشت به نقطه شروع و خروج از بنا تکرار میشوند. سولومون رابرت گوگنهایم بنیان گذار موسسه گوگنهایم که مجذوب ایده رامپ مارپیچی شده بود تا زمان مرگش پیش از اتمام پروژه از آن حمایت کرد.از سال ۱۹۴۳ پس از جستجو در میان معماران اروپایی نظر لوکوربوزیه، والتر گروپیوس، ریچارد نویترا و… برای طراحی بنایی مناسب برای مجموعه ارزشمند جمع آوری شده توسط گوگنهایم، کار طراحی به این معمار آمریکایی واگذار گردید، تا سال ۱۹۵۶ پروژه با تاخیرات فراوان مواجه شد. و سرانجام در سال ۱۹۵۹ شش ماه پس از مرگ رایت، موزه برای بازدید عموم افتتاح گردید. موزه گوگنهایم توسط انستیتو معماران آمریکا به عنوان یکی از هفده اثر این معمار که می بایست به جهت سهم ونقش آنها در پیشبرد فرهنگ آمریکا حفاظت شوند،انتخاب شد.این موزه به عنوان آخرین یادگار از توانایی رایت در خلق کیفیات غیر منتظره فرم و فضای معماری، دشوارترین کار در طول دوران فعالیت حرفه ای وی بود در بیرون فرم تندیس گرا با ظاهری ساده و فاقد هر گونه تزیین بر روی سطوح ،الگوی فضایی درون را مشخص می کند و چشم اندازی متفاوت در بین ساختمان های مکعب مستطیل شکل شهر نیویورک ایجاد می کرد. شاید بتوان گفت این نقطه شروع طراحی موزه ها با احجام تندیس گرا بود که دیگر نه تنها آثارهنری بلکه ساختمان موزه نیز به جاذبه ای برای بازدید تبدیل شد رایت نیاز به فضای نمایشگاهی زیاد در یک زمین محدود را با قرار دادن فضاها بر روی هم در ارتفاع حل کرد و با پیوستگی فضایی ایجاد شده توسط رامپ-طبقه ،دشواری بازدید از یک ساختمان طبقاتی مرتفع را جبران نمود. بنابراین موزه ،متشکل از یک گالری اصلی است که پیوسته پیرامون فضای تهی با ارتفاع تقریبی ۲۵ متر و سقفی گنبدی شکل به همراه نورگیر سقفی دوازده ضلعی تار عنکبوتی شکل در بالا ،میپیچد. .آتریوم مرکزی مخروطی شکل معکوس با نور طبیعی اشباع می شود. باز شدن آن به سمت بالا حداقل سایه اندازی بر روی رامپ–طبقه را ایجاد می کند.این مارپیچ (spiral) بیان دیگری از معماری ارگانیک رایت می باشد.فرم اسپیرال مهیج تر از مثلث ،شش ضلعی و یا دایره که در بسیاری از کارهای اولیه رایت بکار گرفته شده بود چرا که اسپیرال باز شونده به سمت بالا نیروی جاذبه را به چالش می کشید. پس از مرگ رایت تغییرات زیادی در موزه ایجاد شد. در سال ۱۹۶۵ بخشی از فضای اداری و در سال ۱۹۶۹ تمامی آن به فضای نمایشگاهی پیوست و فضای آن در موزه به نمایش آثار هنری اختصاص پیدا کرد و در نهایت طی عملیات وسیعی در سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ کل ساختمان بازسازی و برج جدیدی که توسط چارلز گواتمی طراحی شده بود، در کنار آن ساخته شد. در این بازسازی برخی از تغییرات بنا نسبت به طرح اصلی رایت از جمله بسته شدن نورگیر سقفی آتریوم به طرح اصلی برگردانده شد. و.....
|